اشتباه



من تو را با کسی بزرگ‌تراز تو اشتباه گرفته بودم.
مرا طعمه‌ی یک فضیلت بزرگ 
و تشنگی یک عشق بزرگ
و عطش دیدار یک روح بزرگ،
بدین سراب کشانده است.
چرا؟
راستی چرا همیشه از آسودگی‌های مورچه‌وار گریزان بودم
 که این‌چنین تن به بلا دادم؟
من ...من عاشق بودم. 
من عاشق عشق بودم. می‌دانستی...می‌دانستند.
من در جستجوی یک روح بزرگ، در وهم سایه‌ی تاریک و ترسناک تو ماندم.
همیشه عشق بزرگ‌ را خواستم و درد بزرگ را؛
عشق بزرگ را نیافتم و به‌ دردی بزرگ مبتلا ماندم.

هیچ نظری موجود نیست: